۱۳۹۲ آذر ۳, یکشنبه

توافق ژنو؛ پیروزی تاریخی یا بازگشت به عقب؟

بالاخره امروز صبح ایران و قدرت‌های غربی به توافقی بر سر برنامه‌ی هسته‌ای ایران دست پیدا کردند. توافقی که هر یک از دو طرفین آن را پیروزی خود می‌خواند. و به همین ترتیب، کسانی در دو جبهه هستند که آن را شکستی برای جبهه‌ی خودی تلقی می‌کنند. مثلا، اسرائیل رسما این توافق را اشتباهی تاریخی خوانده‌است و اعلام کرده آن را به رسمیت نمی‌شناسد. در مقابل، برخی از فعالان سیاسی ایرانی – چه در ایران و چه در خارج از ایران – با لحنی شکاکانه در مورد آن صحبت کرده‌اند. به طور مثال، برخی گفته‌اند این توافق نه یک پیروزی تاریخی که بازگشت به عقب است؛ یعنی دوران خاتمی. و ما می‌توانستیم در دوران خاتمی نیز - دقیقا- به چنین توافقی با غرب برسیم.







طبیعی است که من هم مانند همه‌ی آنها که ایران را دوست دارند از امضای این توافقنامه خوشحالم. و البته قصد ندارم همراه با جزئیات به این توافقنامه بپردازم. این کاری است که کسانی بهتر از من آن را انجام خواهند داد. همین الان هم تحلیل‌های فراوانی در مورد این ماجرا - در فضای مجازی - منتشر شده‌است. صرفا می‌خواهم به نکته‌ای اشاره کنم که حدس می‌زنم به احتمال زیاد جایی در میان این تحلیل‌ها نخواهد داشت:

توافقنامه ژنو را نمی‌توان بازگشت به عقب خواند، حتی اگر ما – در متن توافقنامه – چیزی بیش از دوران خاتمی به دست نیاورده باشیم. زیرا این توافقنامه «درس» بزرگی برای ما داشته‌است؛ درسی که امیدوارم بتوانیم از آن در آینده استفاده کنیم. این توافقنامه به دولتمردان ما آموخت که راه تقابل همه جانبه با تمام دنیا راهی نیست که به سرانجامی مناسب ختم شود. این درست که ما در طی این سال‌ها هزینه‌های فراوانی پرداخت کردیم و تحریم‌های سخت و غیرمنصفانه آسیب‌های فراوانی به مردم وارد کرد. و شاید این نیز درست باشد که می‌توانستیم ده سال پیش به همین توافقنامه برسیم. اما چه بسا اگر ده سال پیش ما چنین توافقنامه‌ای را با قدرت‌های غربی امضا کرده بودیم همچنان بودند صداهایی در داخل که «نق» می‌زدند و از لزوم مقاومت حرف می‌زدند. صداهایی که نمی‌توانستیم پاسخی برایشان پیدا کنیم. اما امروز ما تجربه‌ی گرانبهایی را از سر گذرانده‌ایم، و «درسی» بزرگ آموخته‌ایم. بله! این آزمون و خطای ده ساله به ما آموخت که از راه تقابل نمی‌توان به جایی رسید. زیرا غرب از تمام توان خود در وضع تحریم‌های همه‌جانبه و کمرشکن استفاده خواهد کرد.


به یادمان باشد که یادگیری، ضرورتا، همراه با آزمون و خطاست. و بدون آزمون و خطا هیچ یادگیریی ممکن نخواهد بود. و این آزمون و خطای ده ساله و پرهزینه درس‌های فراوانی به ما آموخت. بیایید امیدوار باشیم که دولتمردان ایرانی درس‌های ارزشمند این توافقنامه بزرگ را از یاد نبرند...

.......................
در همین ارتباط بخوانید:

کنش‌گران ایرانی و روایت یاس




بعدالتحریر:

این مطلب که در فیس‌بوک به اشتراک گذاشته شد، دکتر احمد صدری زیر آن کامنت گذاشت که «در ضمن، ما در زمان خاتمی عین همین پیشنهاد را [به غربی ها] کردیم. آنها نپذیرفتند. همه‌اش هم تقصیر ما نیست. آنها هم حزب‌اللهی بازی درآوردند.»
عین پاسخ خودم را - البته با کمی اصلاح و ویرایش - اینجا می آورم:

بله، حق با دکتر صدری است. اما من این یادداشت را با این فرص نوشتم که حرف آنهایی که می‌گویند این توافقنامه صرفا بازگشت به عقب است و ما چیزی از آن به دست نیاوردیم درست باشد. در واقع، می‌توان این یادداشت را اینطور تکمیل کرد که حتی خود غربی‌ها هم از این توافقنامه‌ی بزرگ درسی تاریخی گرفتند. آنها ده سال پیش بر این خیال بودند که با فشار اقتصادی و تحریم‌های همه جانبه می‌توان ایران را از راهی که انتخاب کرده بازداشت... اما تجربه‌ی این ده ساله خلاف آن را ثابت کرد. پس بیایید امیدوار باشیم آنها نیز این درس ارزشمند را از یاد نبرند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر