۱۳۹۱ آذر ۲۸, سه‌شنبه

یادداشت اول از مجموعه‌ی نگاه ساختاری به کار ترجمه - در باب مسئولیت ناشران


توضیح: این یادداشت و یکی‌دو یادداشت آینده تلاشی اند برای پرداختن به این موضوع که شرایط انتشار یک ترجمه‌ی خوب چیستند و چطور می‌توان کاری کرد که احتمال انتشار کتاب ترجمه‌ی خوب بالاتر برود و احتمال انتشار یک کتاب بد پایین‌تر بیاید. به بیان دیگر، هدفش بحث درباره‌ی نقائص ساختاری کار ترجمه در ایران است؛ یعنی سوءتفاهم‌های ساختاریی که کارگزاران فرهنگی، ناشران، مترجمان و خواننده‌ها در ایران به آنها مبتلا هستند و به دلیل همین نمی‌توانند ببینند مشکل کار از کجاست و به اصطلاح از کجا دارند می‌خورند. نتیجه هم مثل روز روشن است. تا ندانی مشکل از کجاست هیچ‌وقت نمی‌توانی درمانش کنی. بر همین اساس، من معتقدم که تا وقتی زاویه‌ی نگاهمان را تغییر ندهیم و از دعوا بر سر ترجمه‌های منفرد - و جدال‌های شخصی بی‌حاصل – عبور نکنیم و به ساختارها و رویه‌های کلی نپردازیم، هرگز تغییری عمیق و پایدار در وضع فاجعه‌بار امروز به وجود نخواهد آمد. تلکیف روشن است: باید به قول انگلیسی‌ها مقداری بالاتر برویم و به اصطلاح به کل چشم‌انداز (big picture) نگاه کنیم و از پرداختن به تک‌ترجمه‌ها پرهیز کنیم و کل روند را ببینیم. مثلا این پرسش مهم ر ا طرح کنیم که چرا حتی ناشران بزرگ ما ترجمه‌های بسیار بی‌کیفیتی منتشر می‌کنند و حتی گاهی اوقات این ترجمه‌های به دردنخور را چندبار بازنشر می‌کنند؟ یا چرا فلان مترجم – علی‌رغم اینکه ترجمه‌هایش کیفیت مطلوبی ندارند - همچنان با ناشران بزرگ قرارداد نشر می‌بندد و کتاب پشت کتاب ترجمه می‌کند؟ یا چرا اکثریت بحث‌های انتقادی درباره‌ی کیفیت ترجمه‌ی یک کتاب، در نهایت به دعوا و پرخاش‌گری میان مترجم و منتقد ختم می‌شود و آنها یکدیگر را به بی‌سوادی و غرض‌ورزی متهم می‌کنند و خلاص؟ مگر نمی‌توان ملاکی یافت که داور میان مترجم و منتقد باشد. در واقع، تنها وقتی تصوراتمان را درباره‌ی ترجمه‌ی خوب و ترجمه‌ی بد، وظیفه‌ی مترجم، مترجم خوب و مترجم بد و ... وضوح ببخشیم می‌توانیم امیدوار به تغییر باشیم. تنها وقتی که دست از پرسیدن سووال‌های کهنه و  بی‌حاصل - از قبیل اینکه فلان مترجم در فلان صفحه‌ی فلان کتاب فلان معادل را برای فلان کلمه انتخاب کرده است - برداریم و به سووال‌های ساختاری‌تر بپردازیم می‌توانیم امیدوار باشیم که روزی وضع بهبود پیدا کند. این یادداشت ها با همین تصور نوشته شده اند. اینها قطعات پازل‌گونه‌ای هستند در باب  اهمیت و ضرورت نگاه ساختارمند و فرآیندمحور به کار تهیه و انتشار کتاب ترجمه.