کتاب " علم هرمنوتیک" نوشته ی ریچارد ا. پالمر، ترجمه ی محمد سعید حنایی کاشانی:
صفحه ی 56، خط چهارم:
"...این پشتیبانی جنبش هرمنوتیک نوین از گادامر صریح و متقابل است. گادامر در کتابش از ابلینگ و فوکس به طور تایید آمیز نقل قول می کند، و این متکلمان نیز به دانشجویان شان توصیه می کنند که کتاب گادامر را با احتیاط بخوانند..."
"...این پشتیبانی جنبش هرمنوتیک نوین از گادامر صریح و متقابل است. گادامر در کتابش از ابلینگ و فوکس به طور تایید آمیز نقل قول می کند، و این متکلمان نیز به دانشجویان شان توصیه می کنند که کتاب گادامر را با احتیاط بخوانند..."
منظور از جمله ی آخر چیست؟ " با احتیاط" خواندن یک کتاب یعنی چه؟ تحسین است یا رد و انکار؟
به سراغ متن اصلی می روم. اصل جمله در کتاب پالمر این است:
this identification of the New Hermeneutics with Gadamer is explicit and mutual; Gadamer cites Ebeling and Fuchs with approval in his book, and the theologians advise their students to study Gadamer's book with care
کاری به بقیه ی ترجمه ندارم که باز به نظرم خالی از اشکال نیست. با مقابله ی جمله ی اصلی با ترجمه معلوم می شود که مترجم، عبارت " با احتیاط" را در مقابل with care آورده است! واقعا فهم معنای درست این جمله ی ساده این قدر کار دشواری است؟ و مترجمی که در فهم چنین جملات ساده ای عاجز است چطور به خود جرات می دهد که متنی فلسفی را ترجمه کند؟ یعنی مترجم و ویراستار و ناشر یک بار از خودشان نپرسیده اند که خواندن ِ با احتیاط یک کتاب، اینجا، چه معنایی می دهد؟ مگر جمله نمی گوید که گادامر و متکلم ها خیلی همدیگر را تحویل می گرفته اند و نمی گوید که گادامر " در کتابش از فلان و بهمان به تایید یاد می کند"؟ فهم این که در جمله ی آخر متکلم ها به شاگردانشان توصیه می کنند که کتاب گادامر را به دقت- و نه با احتیاط- بخوانند خیلی کار دشواری است؟
*
دیکشنری کالینز زیر واژه ی care آورده است:
If you do something with care, you give careful attention to it because you do not want to make any mistakes or cause any damage.
..........
این نمونه ی ساده ای بود از اشتباهات متعدد و وحشتناک مترجم در ترجمه ی این کتاب. در واقع، عمدا این مثال ساده را آوردم تا حساب کار دستتان بیاید که در مسایل پیچیده ی فلسفی ِ مطرح شده در این کتاب، چه گندی زده شده است. این اشتباهات فراوان ترجمه ی کتاب را به طور کل بی ارزش کرده اند. در عجبم از فرد محترمی مثل آقای حنایی کاشانی و ناشر خوشنامی مثل هرمس که به چاپ مجدد این کتاب در سال 89 رضایت داده اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر