1- به نظرم میآید که نوربرت وینر یکی از آن اعجوبههای قرن بیستم میلادی بودهاست. پدرش زبانشناس بود و خودش هم ریاضیات خوانده بود، اما بعدها علم سیبرنتیک را پایهگذاری کرد که امروز در بیشتر رشتههای علمی ازش استفاده میشود. مخصوصا به خاطر مفهوم بسیار ارزشمند و طلایی فیدبک. خود وینر در کتابش به نام " استفادهی انسانی از انسانها؛ سیبرنتیک و جامعه"، سیبرنتیک را مطالعهی کنترل و ارتباطات در انسانها و ماشینها تعریف میکند. امروزه این علم، آنطور که مدخل ویکیپدیا آورده، شامل مطالعهی فیدبک، جعبههای سیاه و مفاهیم مشتقی از قبیل ارتباطات و کنترل در ارگانیسمهای زنده، ماشینها و سازمان ها میشود و تمرکزش بر این است که چگونه سیستمهای زنده و ماشینی اطلاعات را پردازش میکنند، به اطلاعات واکنش نشان میدهند و برای انجام بهتر این دو وظیفه خودشان را تغییر میدهند. باز هم با کمک مدخل ویکیپدیا میفهمیم که لوئیس کوفیگنال تعریف فلسفیتری از این واژه ارائه کرده: "سیبرنتیک هنر کسب اطمینان از سودمندی عمل است." تازهترین تعریف را از این واژه، لوئیس کافمن ارائه کردهاست: "سیبرنتیک مطالعهی سیستمها و فرآیندهایی است که وارد تعامل با خود میشوند و خود را از خود تولید میکنند." دانشمندان سایبرنتیک این حوزهها را مورد مطالعه قرار می دهند: یادگیری، شناخت، سازگاری، کنترل اجتماعی، ارتباطات و غیره. رشتههای جامعهشناسی، فلسفه، روانشناسی، انسانشناسی و حتی الهیات نیز از سیبرنتیک تاثیر پذیرفتهاند یا روی آن اثر گذاشتهاند.
به عنوان کسی که از کودکی به مفهوم " یادگیری" علاقه داشتهام فکر میکنم که این علم و این آدم چیزهایی زیادی دارند که به علاقمندان به یادگیری بگویند. بهعلاوه، مفهوم " فیدبک" کمک زیادی به من کردهاست؛ در مقام مترجم.