تركيب كردن همهي دانستهها با هم
تا اينجا شما ياد گرفتيد كه چطور گزارهها
را به قضيه، نتيجه يا استدلال تقسيم كنيد. حالا ديگر ميدانيد كه چگونه با كمك
قواعد منطقي از مقدمات شروع كنيد و به نتيجه برسيد. ميدانيد كه استدلالهاي فاقد
مقدمه، و يا با صورتبندي نامناسب، هيچ ارزشي ندارند مگر اينكه بتوان صورتبندي
تازهاي از آنها ارائه كرد. و نيز ميدانيد كه قضايا و نتايج شما بايد مانند پازل
جورچين با هم جفتوجور شوند يا مانند قطعات ماشيني كه خوب روغنكاري شدهاست بدون
اصطكاك در كنار هم كار كنند. وقتي دادههاي تازه از راه ميرسند، آنها نيز يا بايد
با جورچين شما سازگار شوند (احتمالا با كنار گذاشتن بخشي از دادههاي قديمي) يا
بايد آنها را تماما به دور انداخت. تصميمگيري در اين خصوص كه كدام را دور بريزيم
و كدام را نگه داريم به اهميت و ارزش هر داده بستگي دارد، نه اينكه كدام زودتر
وارد ذهن شما شدهاست.
اما شما اين فرآيند را چگونه در عمل به
كار ميگيريد؟ طبيعتا اولين چيزي كه به ذهن ميرسد اين است كه با تعمق در دادههاي
ذهنتان آغاز كنيد و عقايد فعليتان را به طور انتقادي تحليل كنيد. اما من پيشنهاد
ديگري براي شما دارم. پيشنهادم اين است كه ابتدا با تحليل اطلاعات خارجيي كه دانش
اندكي دربارهشان داريد اين فرايند را تمرين كنيد. و كاري به كار عقايدتان نداشته
باشيد. زيرا هركس نسبت به عقايدش تعلق خاطر عاطفي دارد و اين باعث ميشود هنگام
تحليل انتقادي آنها قوهي استنتاجمان غبار بگيرد. بنابراين، پسنديدهتر آن است كه
با كار روي اطلاعاتي كه به آنها تعلق خاطر عاطفي نداريد مهارت خود را تقويت كنيد و
ارتقا بخشيد. پس روزنامهاي برداريد، يا به وبسايتي برويد، و اتفاقا مقالهاي را
بخوانيد. چك ليست زير را كامل كنيد:
·
استدلالها را شناسايي كنيد، دادههاي
ارائه شده و قضاياي مفروض را نيز شناسايي كنيد.
·
منبع قضايا چيست؟
·
آيا ميتوانيد با كنترل منبع اصلي يا يك
منبع جانشين صحت قضايا را تحقيق كنيد؟
·
آيا قضايا انسجام دروني دارند؟
·
آيا زمينهي ارائه شده است؟ اگر نه،
تحقيق كوتاهي انجام دهيد تا بتوانيد زمينهي بحث را فراهم كنيد.
·
آيا بر اساس مقدماتي كه در مقاله ارائه
شده، نتايج به دست آمده معقول و پذيرفتنياند؟