[توضیح دوباره: این متن را به سفارش
نشریهی باور فلسفی ترجمه کردم. اصل آن نوشتهی کسی است به نام آدام ویگینز، که
البته چندان نمیشناسماش! اما متن ارزش ترجمه کردن و خوانده شدن را دارد. واقع
امر این است که تفکر انتقادی متاع کمیابی است؛ حتی در میان روشنفکران و تحصیلکردگان
ایرانی. پس تصمیم گرفتم به تدریج - و البته بعد از انتشار در نشریه - آن را در
اینجا هم منتشر کنم. نکته ی دیگر اینکه، بنا به رسم این وبلاگ، فایل پی.دی.اف کل
متن را هم – سرانجام، و پس از انتشار کل متن در وبلاگ- برای دانلود خواهم گذاشت. و
این بخش سوم، در واقع، ادامهی بخش دوم است که به اصل موضوعه اول در تفکر انتقادی میپرداخت؛
یعنی «اطلاعات را نباید از روی ظاهرشان قضاوت کرد و پذیرفت. بلکه باید
آنها را قرنطینه کرد و مورد بررسی دقیق قرار داد و تنها آنگاه پذیرفت.»]
اصل موضوعه اول-
ادامه
چگونه ميتوانم قضيهها را تاييد كنم؟ سووال اول اين است كه آيا قضيه اصولا تاييدشدني
است؟ قضیهی «آسمان آبي است» تحقيقپذير است. كافي است در روزی كه آسمان صاف و
بدون ابر است به بالا نگاه كنيم. قضیهی «تسمه تایمینگ شما پارهگي دارد» تحقيقپذير
است. راهش این است که به تسمه نگاه كنيم. البته ماجرا در مورد اغلب قضایا به اين
سادگيها نيست و نميتوان صحت و سقمشان را به آسانی تحقیق کرد. مثلا اين قضیه كه «در
ماه گذشته در شهر ما ۱۶ سرقت اتفاق افتاد» يا «الكل به كبد شما آسيب ميرساند».
مثال اول از آن نوع قضایاست كه ما صرفا دسترسي دستدوم به آنها داريم. احتمالا هيچكس
در دنيا نميتواند اطلاعات دست اولی در این مورد داشته باشد، زيرا اين مستلزم آن
است كه به طور همزمان در همهجاي شهر حضور داشته باشيم. ما به جاي اينكار، سرقتهایی
را که به ایستگاههای پلیس گزارش شدهاند جمعآوری ميكنيم. شايد پليس اين اطلاعات
را روي وبسايتش منتشر كرده باشد، يا شاید بتوانید تماس بگيريد و با كسي صحبت كنيد
كه تاييد كند اين آمار رسمي آنهاست و توضیح بدهد چگونه به آن رسيدهاند.
در برخي موارد، صرفا آزمونهاي سازگاري
ميتوانند به شما در رد یک قضیه کمک کنند. مثلا مقالهاي در یک روزنامه ادعا کرده بر
اساس یک تحقیق تازه ۲۰۰ ميليون امريكایی در معرض خطر ابتلا به سرطان سينه هستند.
شما میبینید که اين قضيه با ديگر قضايا ناسازگار است (سرطان سينه تنها زنان را
مبتلا ميكند، و در حدود ۱۵۰ ميليون از امريكاييها زن هستند). و بنابراين میتوانید
این قضیه را کنار بگذارید، بدون اينك زحمت بررسی دقیقتر آن را به خود داده باشید.
قضیهی «الكل به كبد شما آسيب ميرساند»
يكي از دشوارترين انواع مسائل مرتبط با تاييد قضیهها را بر سر راه انسان قرار ميدهد.
از آنجا كه بررسي مستقيم كبد انسان بسیار دشوار است، و از آنجا كه مقدار آسيبي كه
يك بار نوشیدن الكل به کبد وارد ميكند آنقدر ناچيز است كه به سختي ميتوان آن را
ردگيري كرد، ما مجبوريم دست به دامان دانشهاي مجرد و دستدومي شویم كه از تحقیقات
علمي در باب اين موضوع حاصل شدهاند. اين تحقیقات طولانيمدتاند و متغيرهاي
بسياري در آنها دخالت ميكنند. وقتي به نتايج اين مطالعات نظر ميافكنيم بايد
فاكتورهاي بسياري را مد نظر قرار دهيم، از قبيل اينكه اين تحقيقات چطور انجام شدهاند،
آيا گروه نمونه به اندازهي كافي بزرگ بودهاست و ....
بسياري اوقات ما ميبينيم كه بايد قضيهای
را موقتا صادق فرض كنيم صرفا به این دلیل که هیچ گزینهای را از قلم نینداخته
باشیم، يا به دلايلي ديگر ما لازم میبینیم آن را به طور موقت بپذيريم. منباب
مثال، وقتی مشغول گوش دادن به سخنرانی یک نفر هستیم که دربارهی مبحثی گسترده صحبت
میکند از این تکنیک استفاده میکنیم. صحبتهای او ناگزیر شامل انبوهي استدلال و
قضاياي مقدماتي ميشود که نمیتوانیم آنها را در همان لحظه راستیآزمایی کنیم. پذيرش
موقت بخشي از زندگي است، زيرا شما نميتوانيد هميشه همهچيز را در لحظه راستیآزمایی
کنید، بلكه بايد آنها را در ذهن خود علامت بگذرید که به طور موقتی صادق فرض شدهاند.
درست مانند يك گارد امنيتي كه ملاقاتكننده
را در كولوني فضايي ما همراهي ميكند. ما الان به دلیلی آن را به طور موقت میپذیریم،
اما باید یادمان باشد که اين پذيرش موقت به معناي قبول دائم نیست. دقت کنید که
انسانهاي سودجو ممكن است از اين روش به عنوان يك حقه استفاده كنند و شما را فریب
دهند تا قضيهي نادرستي را به طور دائم بپذيريد. آنها برخي قضایا را طرح ميكنند و
از شما ميخواهند آنها را موقتا صحيح فرض كنيد، و بعد استدلالشان را ادامه ميدهند
تا به نتيجهي دلخواه خود دست يابند. نتيجهي آنها متقاعدكننده به نظر ميرسد و
شما آن را ميپذيرید زيرا مقدمات آن صحيح فرض شدهاند. اما شما مقدمات را راستيآزمايي
نكردهايد، شما صرفا آنها را به طور موقت پذیرفتهاید تا استدلال پیش برود.
بنابراين، شما بايد یادتان باشد که قضیه و نتیجه را به طور موقت پذیرفتهاید و
لازم است در آینده آنها را راستيآزمايي كنيد.
نكتهي آخر اينكه بدانيد پذيرش يك قضیه
همیشه به سطح راستيآزمايي آن بستگی دارد. قضیههای موقتي آشكارترين مثال اين
موضوع اند. ما راستیآزمایی بسیار اندکی دربارهی این قبیل قضایا انجام میدهیم،
پس پذیرش آنها موقتی است. باید به خاطر داشته باشیم که هر قضیه را با چه متدی و با
چه دقتی راستیآزمایی کردهایم. زيرا این احتمال وجود دارد که در آينده با قضيهاي
مواجه شويم كه با پازل جهانبينيمان جفتوجور نشود، و آنگاه زمان تصمیمگیری
است: كدام قضيه را بايد نگه داريم و كدام را بايد دور بيندازيم؟ براي تعيين اين
امر، بايد ميزان صادق بودن آنها را با هم بسنجیم. به بیان دیگر، متد و سطح راستيآزمايي
آنها را با یکدیگر مقايسه كنيم.
............
در همین ارتباط بخوانید:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر