[توضيح مترجم: اين مطلب
در واقع بخشي از است از مدخل «برهانهاي پراگماتيك و باور به خدا» در دايرهالعمارف
فلسفهي استنفورد. عنوان اصلي اين بخش در مدخل دايرهالمعارف استنفورد «برهان
اعتقاد بر پايهي ارادهي ويليام جيمز» است كه بد نديديم عبارت “باور به خدا” را نيز
به آن اضافه كنيم تا به عنوان يك مطلب مستقل معلوم كند كه موضوع اصلي بحث چيست. در
هر صورت، اين بخش را به عنوان يك مطلب مستقل، و در مقام تقريري نسبتا جامع از مقالهي
كلاسيك ويليام جيمز، ميتوان خواند. به ويژه آنكه مولف اين برهان را مورد ارزيابي
انتقادي مناسبي قرار ميدهد. ديگر اينكه اين مطلب ابتدائا در سايت دينآنلاين منتشر شدهاست. ]
****
برهان ارائه شده توسط ويليام جيمز (۱۸۴۲-۱۹۱۰) در مقالهي
سال ۱۸۹۶ ميلادياش -- يعني اعتقاد بر پايهي اراده -- بسيار از مبحث
عقلانيت باورهاي ديني فراتر ميرود و مباحث فلسفي متعددي را در بر ميگيرد (مثلا،
اينكه آيا بايد دترمينيسم را بپذيريم يا ضد آن را)، و حتي بر مسائل مرتبط با حيات
سياسي نيز قابل اعمال است. برهان جيمز --- در حملهاش به امر به ندانمانگاري (agnostic imperative، به معناي اجتناب از باور زماني كه قراين ناكافي اند)
--- اين حكم كلي معرفتشناسانه را در خود دارد كه:
آن قاعدهي تفكر كه قطعا
مانع من شود كه انواع خاصي از صدق را بپذيرم، اگر آن انواع خاص از صدق واقعا وجود
داشته باشند، قاعدهي غيرعقلانيي خواهد بود. (جيمز، 1896، ۲۸)
ما ميتوانيم امر به ندانمانگاري را به شيوهي زير
بنويسيم:
براي تمام انسانهاي S و
قضيههاي p، اگر S اعتقاد داشته باشد كه p
همان اندازه محتمل است كه نقيض p، آنگاه براي S غير مجاز است كه به p
يا نقيض p اعتقاد پيدا كند.