6.
قضیههای عینی باید تحقیقپذیر باشند. یعنی بتوان درستی یا نادرستی آنها را -
بدون توجه به منبعشان- مورد بررسی قرار داد.
بسیاری مواقع، قضيههايی كه به شما عرضه
میشوند تا از استدلالی حمایت کنند به گونهاي هستند كه به هيچ طريق نميتوان آنها
را راستيآزمايي كرد. من باب مثال، فرض كنيد شخصی ادعا کند قادر به دیدن ارواح
است. آيا دیگران هم ميتوانند اين ارواح را ببينند؟ آيا ميتوان به طريقي به جز
ديدن از راه چشم حضور آنها را تشخيص داد؟ اگر جواب این سووالات همیشه منفی باشد،
شما نميتوانيد ادعای او را - مبنی بر این که قادر به دیدن ارواح است - اثبات يا
رد كنيد. پس نبايد ارزش زيادي براي آن قائل شويد. البته قضيهي ديگري اين وسط وجود
دارد كه شما مطمئنا ميتوانيد آن را تاييد كنيد. آن قضیه این است که احضاركنندگان
ارواح اعتقاد دارند ميتوانند ارواح را ببينند. اين همان چيزي است
كه ما به آن «قضيهي ذهني» ميگوييم؛ يعني قضایایی دربارهي عقايد و نظرگاههاي
شخصي افراد. اين شايد به دلايل مختلف جالب باشد، اما نميتواند مدركي باشد در
حمايت از اين نتيجهي عيني كه آنها واقعا ميتوانند ارواح را ببينند، يا ارواح
حقيقتا وجود دارند.