1- کسی که به سراغ زبانی
بیگانه میرود یا کاربر اکتیو (active) است و یا کاربر پسیو (passive). کاربر اکتیو تولیدکنندهی متن است و کاربر پسیو مصرفکنندهی
متن. به زبان دیگر، کاربر اکتیو متن را مینویسد و کاربر پسیو صرفا از آن استفاده
میکند. مثلا، فارسزبانی که میخواهد مقاله یا جستاری را به زبان انگلیسی بنویسد
کابر اکتیو زبان است. او دارد متن را تولید میکند. در مقابل، آن
کسی که میخواهد متنی را از زبان انگلیسی به زبان مادری خود، مثلا فارسی، ترجمه
کند کاربر پسیو زبان است. او خود در مقام تولید متن به زبان بیگانه نیست. طبیعتا
بعضی فعالیتها هم هستند که فرد در آنها هر دو نقش را در یک زمان بازی میکند. مثلا،
کسی که دارد با فردی بیگانه گفتوگو میکند هر دو نقش را دارد. او زمانی که به حرف طرف مقابل گوش میدهد
و سعی میکند آن را بفهمد کاربر پسیو زبان است و زمانی که خود شروع به سخن گفتن میکند
تبدیل میشود به کاربر اکتیو.
اما اهمیت این تقسیمبندی در چیست؟ این تقسیمبندی به ما کمک میکند مهارتهای
متفاوتی را که هرکس در هنگام مواجهه با زبان بیگانه بهشان نیاز دارد مشخص کنیم.
بعدا به طور مفصل به این مساله میپردازیم. و فعلا بر بسط تقسیمبندیمان از
کاربران زبان تمرکز میکنیم.