دو سه روزی است که ویرایش دوم فصل هفت از کتاب مظفر اقبال (علم و اسلام) را شروع کردهام. طبق معمول اولین کار طراحی یک لحن مناسب برای ترجمه است. هر متنی لحن مخصوص به خود را دارد و نمیتوان همهی متنها را مانند هم ترجمه کرد. انگار که همهی آدمها به یک شیوه سخن میگویند. طراحی و اجرای لحنهای متنوع و متفاوت مهارت مترجم را میرساند. این را هم بگویم که معمولا آنها که رمان ترجمه میکنند بیشتر دغدغهی لحن دارند. و مترجمان آثار غیر داستانی چندان نگران لحن نیستند. البته این حکم قطعی نیست :کسی که برای مثال کتاب مقدس یا آثار افلاطون را ترجمه میکند ناگزیر است که اهمیتی وافر به لحن بدهد.